راز خودی در فال Uncovered

مهمترینِ این آیینها جمعآوری خار و خاشاک یا تودههای سوختنیِ دیگر و افروختن آتش است، اما در بعضی زمانها و بعضی نقاط آیینهای دیگری مانند کوزه شکستن، فال گرفتن و بختگشایی هم مرسوم بوده است. در این منطقه همچنین در هنگام شکستن کوزه میخوانند: «درد و بلای خَنِه رِ، رِختَم به توی کوچه». همچنین اشعار مختلفی را هم بر روی کاغذ مینویسند و درون بولونی میاندازند. یک روش فال گرفتن در چهارشنبهسوری، فال گرفتن با بولونی است. سپس دختربچهای دست در بولونی میکند و شعری را بیرون میآورد و میخواند و سپس شیئی را از آن بیرون میآورد که نشان میدهد شعرِ خوانده شده، فالِ صاحب آن شیء بوده است. شیئی که به طناب بسته میشد را به عنوان فال خود تعبیر میکردند؛ مثلاً اگر شیرینی بود، آن را نشانه شیرینکامی میدانستند. قاشقزنی از آیینهای ویژه چهارشنبهسوری در اهواز بود که بعد از مراسم آتشافروزی و بیشتر از سوی کودکان اجرا میشد.  Conte nt has be​en c᠎reat᠎ed with the help of G SA  C on te᠎nt Generator DEMO!


چرا نادیده گرفتن فال هزینه فروش شما را به همراه خواهد داشت

آداب و رسوم اصیل شب چهارشنبه سوری هنوز هم فالنامه حافظ در میان بختیاریها با همان آب و تاب اجرا میشود و بسیار هم دیدنی است، اما این مراسم در میان بختیاریهای اصیل، بدون چوببازی و تیراندازی کامل نخواهد بود. یکی دیگر از آداب اصیل شب چهارشنبهسوری، رسم «قاشقزنی» است. در این رسم کودکان پسر و دختر، چادری بر سر و روی خود میکشیدند تا شناخته نشوند. همچنین در بهبهان رسم بود که پیش از غروب آفتاب مردم به صحرا میرفتند و مقداری بوته خشک میکندند و آنها را درحیاط خانه یا در گذرگاه آتش میزدند و از روی آن میپریدند. این سنت احتمالاً بر یک اصل بهداشتی نیز متکی بوده است، زیرا ایرانیان قدیم بر این باور بودهاند که ظروف سفالین را بیش از یکسال در خانه نباید نگاه داشت و چون ظروف سفالین لعاب ندارند و قابل شستشو نیستند و اگر یک سال استفاده شوند، آلوده و غیربهداشتی میشوند و استفاده بیشتر از آنها جایز نیست. جشنها و آیینهای ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشتهاند و دارند.


فال بیتوته حافظ

البته برخی از مخالفان دیدگاه بالا این شبهه را مطرح میکنند که اگر چنانچه چهارشنبهسوری را جشنی کهن و متعلق به دوران پیش از اسلام بدانیم، با دو مشکل مواجه خواهیم بود: اول اینکه ایرانیان قبل از اسلام، هفته نداشتند و هریک از روزهای ماه را به نامی میخواندند، دیگر اینکه بیاحترامی به آتش و پریدن از روی آن با سنت زرتشتیان سازگار نیست. هفته پیش همسر من میشل کمک کرد تا در اینجا نوروز را جشن بگیریم. او در پایانِ ترجمهٔ کتابِ دُرّهٔ نادری، ۱۳ غزل از حافظ را معرفی و ترجمه کرد. او سی و یک سال را صرفِ این کار کرده و حاصلش، هشتاد و یک حکایتِ کوتاه و بلند است که در کتاب آمده است. اما سیروس معروفی، هنرمند و مورخ کردستانی، در سال ۱۳۷۹ گزارش کرده است که مردم کرد در شب چهارشنبهسوری در خارج از خانه خود آتش روشن میکنند و خاکستر آن را در کوزه شکستهای جمع میکنند و به یک خرابه میاندازند. این شب نشینیها بهانه ایی برای دور هم جمع شدن و شعر خوانی بود. همچنین گزارش شده است که ابومسلم خراسانی برای آغاز قیامش در خراسان، به پیروانش دستور دادهبود تا بر پشت بامهایشان آتش روشن کنند.


احمد فریقی، پژوهشگر هنر، در سال ۱۳۵۶ گزارش کرده است که مردم کردستان در شب چهارشنبهسوری آتش روشن نمیکنند و رسوم آتشافروزی و آتشبازی در شب نوروز انجام میشود. با توجه به حکایتِ نقلشده از عنایت خان راسخ روشن میشود که بیتِ دربردارندهٔ مطلبِ اصلیِ فال، دستکم از سدهٔ دوازدهمِ هجری قمری «بیتُالْفال» خوانده میشده است. میرزا مهدیخان منشی استرآبادی که منشیِ نادرشاه بوده نیز از فال گرفتنِ نادرشاه بر سر آرامگاهِ حافظ یاد کرده، اما قدیمیترین شاهدِ این موضوع، در مفتوحالقلوب آمده است. بیان اینکه انسان میتواند در دلش غوغا باشد اما ظاهرش را آرام جلوه دهد. هنگامی که انسان گوشهنشینی و تنهایی را ترجیح میدهد. این در حالی است که نسخهای بسیار کهن بهتاریخ ۸۰۳ ه.ق - که تنها ۱۱ سال پس از درگذشتِ حافظ کتابت شده است - و هر ۶ نسخهٔ معیارِ کارِ محمد قزوینی و قاسم غنی و نیز ۹ نسخه میانِ سالهای ۸۱۱ تا ۸۲۲ ه.ق این مقدمه را ندارند. عبدالباقی گولپینارلی (د. ۱۹۸۲ م) از ایرانشناسانِ نامدار، در سال ۱۹۴۴ م، دیوانِ حافظ را براساسِ نسخهٔ ۳۹۴۵ کتابخانهٔ ایاصوفیه در استانبول بهتاریخ ۸۱۳ ه.ق و مقابله با نسخهٔ عبدالرحیم خلخالی چاپشده در ۱۳۰۶ ه.ش، بههمراه مقدمهای مفصل و پیوستهایی به ترکی استانبولی ترجمه کرد که چندین بار چاپ شده است.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *